دنیای کاغذی
شهر ما رنگش سیاهه ادماش چه بی گناهه
یه دنیا قصه ی تاریک پشت هر دونه نگاهه
یه راه خیلی دور جلو یه عمر رفته پشت سر
تموم ارزوها مون غبار گرفته پشت در
چرا دلم هر چی می خواد محاله دستم برسه
هر کسی رو که دوست دارم خیاله دستم برسه
تقصیر این زمونست که قلبمون شلوغه
همه با هم غریبه عشقا مونم دروغه
دنیای کاغذی چرا سایه شده رو قلب ما
فاصله ها زیاد شده نفرت کاشته همه جا
پول شده خورشید روزا عشق دیروز ماه شبا
همه چیز ما ادما مرگ خاموش عاشقا
پول که صداقت نمیشه هم صحبت دل نمی شه
تو تنهایی زندگی رفیق راهت نمی شه
وقتی می خوای یکی باشه درد دلت رو بشنوه
کوه پول کنار تو یک کلمه نمی شنوه
اگه که تنها بمونی بی هم نفس جا بمونی
هم نفست پول نمی شه کاغذ محبت نمی شه
وقتی ته زندگیتون همه باید برین سفر
هر چی دارین جا بذارین برای دنیا بی خبر
یه شعر تازه تر واسه باقی عمر تون بگین
عشق و مثل پول و ماشین تو زندگیتون راه بدین
نظرات شما عزیزان:
نورکی
ساعت23:03---24 آبان 1390
درسته پول همه زندگی نیست ولی زندگی تو این زمونه بدون پول یعنی بدبختی وبیچارگی-ما که پولدار نیستیم پس چرا غصه پولو بخوریم بقول شاعر درسته پول ندارم ولی قوری که دارم